آدرس ایمیل
info@ibjcc.com
به گزارش روابط عمومي اتاق مشترک بازرگاني ايران و برزيل- سفير ايران در برزيل گفت: در دولت جديد يک موج پرقدرتي از فعاليتهاي اقتصاديمحور در نمايندگيها و در مرکز در وزارت خارجه شکل گرفت و به خصوص در نمايندگيها نزد کشورهايي که ظرفيت هاي اقتصادي بالايي دارند، موجب اثرات فراواني شده است.
توسعه تعاملات با کشورهاي آمريکاي لاتين به عنوان يکي از رويکردهاي سياست خارجي دولت سيزدهم در دو سال گذشته مد نظر وزارت امور خارجه بوده و در اين راستا تلاشهاي خوبي نيز از سوي مسئولين صورت گرفت که نقطه عطف آن را ميتوان در سفر رئيس جمهور به سه کشور آمريکاي جنوبي (نيکاراگوئه، ونزوئلا و کوبا) مشاهده کرد.
افزايش تعاملات تجاري ايران با کشورهاي مختلف در اقصي نقاط جهان يکي از موضوعاتي است که مسئولين در دولت سيزدهم در راستاي افزايش صادرات غيرنفتي به طور خاص پيگيري کرده و بر اساس آن برنامههاي مشخصي را جهت افزايش همکاريها و ارتباط با کشورهاي دوست، همسايه و.. تعيين و اجرايي ميکنند.
عضويت ايران در «سازمان همکاري شانگهاي» و پس از آن «عضويت در بريکس» دو گام بزرگ و موفقيت آميزي بود که سياست خارجي دولت سيزدهم در مدت زمان دو سال به آن دست پيدا کرد.
توسعه تعاملات با کشورهاي عضو بريکس از جمله «برزيل» به عنوان يکي از قدرتهاي نوظهور اقتصادي نيز از ديگر دستورکارهاي سياست خارجي ايران بوده و هست.
در همين راستا به منظور تبيين هر چه بيشتر و بهتر سطح همکاريها و ارتباطات ميان ايران و برزيل با حسين قريبي سفير جمهوري اسلامي ايران در برزيل گفتگويي انجام شده است.
قريبي در اين گفتگو با اشاره به اين مطلب که عمده روابط تجاري ايران و برزيل در حوزه کشاورزي است و ما در ايران بيشتر از ۳۰ ميليون تُن محصولات کشاورزي از خارج کشور وارد ميکنيم گفت: اگر به هدفگذاري تنوع تجاري برسيم در حوزههاي گوناگون ظرفيت هاي عظيمي وجود دارند که به راحتي ميتواند حجم تجارت ما را به ده ميليارد دلار برساند.
وي در ادامه با اشاره به مزاياي عضويت ايران در بريکس هم تصريح کرد: مجموعه بريکس سکويي ايجاد ميکند که ما بتوانيم با تعامل گسترده و نهادينه، خود را با استانداردهاي قدرتهاي نوظهور اقتصادي تطبيق دهيم.
سفير جمهوري اسلامي ايران در برازيليا در خصوص فعاليت هاي صورت گرفته در قالب ديپلماسي ورزشي، افزود: شخصا با باشگاههاي طراز اول برزيلي مذاکرات خوبي داشته ام و اين آمادگي در طرف برزيلي وجود دارد.
قريبي در خصوص فعاليت هاي صورت گرفته در حوزه ديپلماسي سران هم اينطور گفت که: براي ملاقات سران و اينکه نتيجه بخش باشد مقدماتي لازم است که بتواند چارچوب و نقشه راه پس از انجام ديدارهاي رسمي را مدون و به همه بخشها ابلاغ کند.
متن کامل گفتگو به شرح زير است:
آقاي سفير سوال اول را با توجه به اهميت و تاکيد دولت سيزدهم بر ديپلماسي اقتصادي از شما ميپرسم. دولت کنوني معتقد است دنيا محدود به چند کشور اروپايي و آمريکا نيست و سبد روابط اقتصادي و سياسي ايران با کشورهاي گوناگون جهان از آسيا تا آفريقا و آمريکاي لاتين بايد گسترش پيدا کند. جايگاه آمريکاي لاتين و به خصوص برزيل در سبد ديپلماسي ايران را چگونه ارزيابي ميکنيد؟
تمرکز من بيشتر برزيل است اما تشابهاتي هم بين برزيل و همسايگان خودش از حيث وجود ظرفيت ها وجود دارد که شايد بتوان به يک جمع بندي در مورد منطقه هم رسيد ولي بطور کلي ساختار فدرالي برزيل و «آزادي فعاليت هاي بخش خصوصي و تشکل هاي تجاري قدرتمند» در منطقه آمريکاي جنوبي منحصر بفرد است.
ما در ايران بيشتر از ۳۰ ميليون تُن محصولات کشاورزي از خارج کشور وارد ميکنيم که رقم قابل توجهي هست. اگر ميخواستيم اين ميزان را با آبهاي داخل کشور توليد کنيم شايد ديگر آبي براي شرب و فعاليتهاي ديگر حياتي باقي نميماند. در منطقه آمريکاي لاتين و در برزيل آب فراوان وجود دارد.
اين کشور ظرفيت بالايي براي کشاورزي و توليد انبوه دارد. حجم توليدات کشاورزي سال به سال افزايش مي يابد. امسال صادرات ذرت و سوياي برزيل از آمريکا پيشي گرفت و به رکورد تاريخي رسيد. توليد سويا به رکورد ۱۶۳ و ذرت به ۱۳۵ ميليون تن در سال جاري رسيده است.
من در مصاحبه اي حدود دو سال پيش اين ارقام را ۱۴۱ و ۱۰۶ ميليون تن ذکر کرده بودم که شما اکنون تفاوت ها را ميبينيد. در صنعت گوشت گوساله، مرغ و شکر هم رکوردهاي بالايي دارد. «امنيت غذايي» ايران و بسياري از کشورها وابسته به اين منطقه و برزيل است و اين خودش بهترين توصيف در مورد جايگاه اين کشور است.
ما همچنين از «ويژگي تکميلکنندگي اقتصادهاي دو کشور» برخورداريم. محصولاتي که در اينجا بازار خيلي خوبي دارند در ايران به وفور توليد ميشوند. فرآوردههاي نفت و گاز و پتروشيميبه فوريت قابل گسترش در بازار برزيل هستند. در زمينه صنايع از صنعت حمل و نقل گرفته تا صنايع توليدات تجهيزات پزشکي و بيولوژيکي ظرفيت هاي بيشماري وجود دارند. حوزه معدن خود يک زمينه خاص ديگر است که نمي خواهم وارد جزئيات شوم.
در ابتداي دولت سيزدهم حجم تبادلات تجاري فعلي ايران و برزيل چه ميزان بوده، هدفگذاري صورت گرفته ميان دو کشور چه عددي را هدف قرار داده و بيشترين تعاملات دو کشور در چه حوزههايي است؟
در دولت جديد واقعاً يک موج پرقدرتي از فعاليتهاي اقتصاديمحور در نمايندگيها و در مرکز در وزارت خارجه شکل گرفت و به خصوص در نمايندگيها نزد کشورهايي که ظرفيت هاي اقتصادي بالايي دارند، موجب اثرات فراواني شده است.
در سال ۲۰۲۱ ميلادي اين روابط در شکل مستقيم حدود دو ميليارد و همراه با رقم تجارت غيرمستقيم کمتر از سه ميليارد دلار برآورد ميشد. سال گذشته (۲۰۲۲) رقم رسمي حدود پنج ميليارد و جمعا با تجارت غيرمستقيم بالاي شش ميليارد دلار بود. همانگونه که در ملاقاتها با مقامات برزيلي و از جمله ديدار اخير با معاون اول رئيس جمهور برزيل متذکر شده ام «اکنون اين تجارت عمدتا در حوزه کشاورزي» است.
اگر به هدف تنوع تجاري برسيم در حوزههاي ديگر ظرفيت هاي عظيمي وجود دارند که به راحتي «ميتواند حجم تجارت ما را به ده ميليارد دلار» برساند.
عضويت ايران در بريکس با استقبال برزيل همراه بوده است. اين گروه چه زمينههايي براي توسعه روابط تهران و برزيليا ايجاد کرده است؟
روابط ما با کشورهاي حوزه بريکس از يک جايگاه خاصي برخوردار است. ايران معتقد به استفاده از ظرفيت قدرتهاي نوظهور اقتصادي براي توسعه مناسبات خود است. پيوستن به بريکس، گام بسيار موفق دولت سيزدهم در جهت رسيدن به هدف تعامل نزديکتر با قدرتهاي اقتصادي نوظهور بوده است. اميدواريم که هر چه سريعتر بتوانيم روابط خودمان را با اين تشکل بصورت نهادينه شکل دهي کنيم. بريکس سکويي ايجاد ميکند که ما بتوانيم با تعامل گسترده و نهادينه خود را با «استانداردهاي قدرتهاي نوظهور اقتصادي» تطبيق دهيم.
ما چالش هايي همچون تورم داريم و همچنين ضعف هايي در زمينه پيوستن به زنجيره فراملي توليد داريم. بريکس ميتواند در اين زمينه کمک کننده باشد مشروط به آنکه در تمام سطوح تعامل را عملياتي و ساختارمند کنيم و از تجربيات اين ائتلاف بهره برداري کنيم.
همچنين با مشارکت قوي در «سازوکار بانک بريکس»، گامهايي براي اصلاحات بانکي و مالي و استفاده از ظرفيتهاي اين بانک برداريم. يکي از مصاديق برجسته اقتصادهاي نوظهور خود برزيل است و دو طرف علاوه بر دلايل دوجانبه اکنون بهانه چندجانبه قوي براي توسعه همکاريها دارند.
با توجه به اينکه دولت برزيل از ۲۷ واحد فدرال تشکيل شده است ماهيت ارتباط با اين کشور را چگونه ارزيابي ميکنيد؟
برزيل سرزمين بسيار پهناور با تنوع بالايي است و همين ظرفيت هاي بهره برداري از فرصتهاي تجاري در اين کشور را به بالاترين سطح رسانده است. اين تنوع و همچنين تعدد بازيگران در حوزه تجاري، هوشمندي و پيچيدگيهايي را مي طلبد. «ساختار فدرالي برزيل» متشکل از ۲۷ دولت منتخب مردم هر ايالت است و قوانين منحصر بفردي دارند.
در برخي زمينهها ايالتها تخفيفهاي مالياتي و مشوقهاي سرمايهگذاري در نظر ميگيرند که ممکن است براي برخي کسب و کارها جذابيت داشته باشد. بنابراين هميشه و در تمام جلساتي که با تجار و شرکت هاي تجاري کشور دارم مرتب تاکيد ميکنم که حتما با مطالعه بازار قدم به حوزه تجارت با برزيل بگذارند. اين تنوع همچنين موجب چابکي در تجارت و استفاده از مزيت هاي نسبي در شکل هاي مختلف ميشود.
ممکن است يک تجارتي در يکي از ايالتها چندان با توفيق همراه نباشد ولي در ايالت ديگري فرصت هاي بسيار خوبي ايجاد کند. بطور کلي اين ساختار کمک کننده است و دريچههاي خوبي براي گسترش روابط ايجاد ميکند مشروط به آنکه ذهنيت کليشهاي يک دولت متمرکز را تعديل کنيم و بتوانيم ماهيت کنشگران مختلف در اين کشور و نحوه بهره برداري از اين وضعيت را به خوبي بشناسيم.
در ارتباط با دولت کنوني برزيل و زمينه گسترش تعاملات سياسي و اقتصادي دو کشور نظرات گوناگوني وجود دارد. برخي معتقدند با توجه به سياست ضدامپرياليستي دولت فعلي و تطابق و نزديکي با دولت ايران، زمينه براي افزايش تعاملات و مراودات اقتصادي و تعاملات تجاري ايران با برزيل مهيا است و برخي معتقدند روابط دو کشور متاثر از تحريمهاي يکجانبه آمريکا قابليت رشد بيشتري ندارد. اساسا الگوي تصميم گيري در برزيل تابع چه منطقي است؟
روابط دو کشور همواره دوستانه و سازنده بوده است. مسلم هست که جهتگيري سياست خارجي هر دولتي باعث خلق فرصتهايي در روابط خارجي يا تغييرات محدود کنندهاي ميشود. در مقايسه با دولت قبل بويژه در دو سال ابتدايي که سياست خارجي برزيل را همسو با دولت ترامپ تعريف کرده بود، آقاي لولا نگاهي فراگير و باز در سياست خارجي دارد و به قول خودشان برزيل را به عرصه جهاني بازگرداندهاند.
دولت آقاي لولا سعي دارد که روابط برزيل را با اتحاديه اروپا بازسازي کند. همچنين روابط با چين که در دولت بولسونارو دچار چالش هايي شده بود را بازتنظيم کند. امروزه بريکس، گروه ۲۰، مرکوسور و همه «تشکل هاي قوام دهنده چندجانبه گرايي» در اولويت برزيل قرار دارند. بنابراين با اين نگاه، به صورت طبيعي جمهوري اسلامي ايران ميتواند با دولت آقاي لولا در حوزههاي مورد علاقه طرفين، تعامل گستردهتري داشته باشد.
آقاي لولا قبلا تجربه خوبي در ارتباط با کشورمان داشته اند. اين گرايش وجود دارد که تعامل ها بيشتر شده و از ظرفيت هاي اقتصادي بين دو طرف استفاده بيشتري بشود.
چالش ها هم وجود دارند و «تحريم هاي ثانويه» اصولا براي اين هستند که روابط ايران با ساير کشورها (غير از خود آمريکا) را تحت تاثير قرار دهند ولي در عين حال فرصت ها هم زياد هستند. در هر مورد ميتوان راهکارهايي پيش بيني نمود که از تحريمها عبور کند. براي مثال روسيه اکنون تحت شديدترين تحريمهاي آمريکا و کشورهاي غربي قرار دارد ولي حجم بالايي از تجارت بين روسيه با برزيل برقرار است.
در دوره تحريم، «مدل اقتصاد مقاومتي و انعطافهاي هوشمند» و هدفمند ميتواند فرصت هاي بسياري خلق و آنها را عملياتي کند. الگوي تصميم گيري نه تنها در برزيل بلکه در عمده کشورهاي جهان پيگيري منافع است. اگر بتوانيم مدل هايي را تعريف کنيم که اين منافع را براي طرف مقابل با کمترين ريسک در خود ديده باشد، تحريم ديگر مانع نخواهد بود.
تحريم ها اصولا هم مانع نيستند بلکه تجارت را گران ميکنند. ميشود راههايي را در نظر گرفت تا با کاهش هزينهها، جبراني براي هزينههاي اضافي داشته باشيم و منطق تجارت کار خودش را بکند.
مساله اوکراين به دليل درگير کردن قطبهاي سياسي و اقتصادي جهان فضاي جديدي در نزديکي و دوري برخي کشورها با يکديگر رقم زده است. مثلا هنديها با وجود شراکت نزديک با آمريکا، در پرتو اين جنگ منافع اقتصادي بيشتري در همکاري با روسيه بدست آورده و حتي بعضا با انتقادات غرب مواجه شده اند. برزيل به عنوان يک قدرت نوظهور اقتصادي در کجا ايستاده است؟ با توجه به نزديکي مواضع ايران و برزيل در مساله اوکراين چه فرصتهايي در رابطه با توسعه روابط دو کشور ايجاد شده است؟
بهترين پاسخ براي درک اين مطلب رجوع به سخنراني آقاي سلسو آموريم، وزير خارجه اسبق و مشاور عالي سياست خارجي آقاي لولاست که در اجلاس جده مطرح شد. آقاي آموريم در اين سخنراني محورهاي سياست خارجي برزيل را در موضوع بحران اوکراين به ترتيب زير بيان ميکند: برزيل بطور کلي نقض تماميت ارضي کشورها را محکوم ميکند و خواستار آتش بس و در نظر گرفتن ملاحظات بشردوستانه در اين بحران است.
برزيل مخالف استفاده از ابزار جنگ براي پايان دادن به اين بحران است و موفقيت هر طرح صلحي را منوط به در نظر گرفتن ملاحظات مشروع امنيتي همه طرفها مي داند. برزيل به «ريشههاي اين بحران» که عبارت است از تحريکات غربيهاست توجه ميکند و اين بحران را نه بعنوان بحران دو کشور بلکه ناشي از رقابت هاي روسيه و غرب ميبيند.
در ابتداي بحران ترس عميقي برزيليها را در ارتباط با «تامين کودهاي شيميايي براي کشاورزي» فراگرفته بود ولي به تدريج توانستند موضوع را مديريت کنند. اگرچه قيمت کودهاي اوره به رکورد هزار دلار در هر تن رسيد (در مقايسه با ۲۵۰ دلار در هر تن) ولي در مقابل افزايش قيمتهاي محصولات کشاورزي درآمدهاي زيادي نصيب کشاورزان برزيلي کرد.
به تدريج توافقاتي با شرکت هاي روسي انجام شد و مقادير بالايي از انواع کودها و نيز فرآوردههاي نفتي به بازار برزيل سرازير شدند که منافع دو طرف را تامين کردند. در رابطه با ما هم تجربيات موفقي در ارتباط با کود اوره وجود داشت ولي به جهت محدوديت توليد فرآوردههاي نفتي بويژه گازوئيل در داخل کشور و مصرف بسيار بالا در داخل ايران، نتوانستيم از فرصت حضور در بازارهاي برزيل بهره بگيريم.
چنانکه پيش تر گفته شد در زمينه فرآوردههاي نفتي و پتروشيمي و همچنين «صادرات گاز ال پي جي و ال ان جي» فرصت هاي بيشماري وجود دارد.
گسترش همکاريها در قالب «ديپلماسي ورزشي» هم يکي از محورهاي کاري سفرا به حساب مي آيد، حال باتوجه به اينکه برزيل کشور صاحب فوتبالي به حساب مي آيد آيا سفارت ايران در برزيل در خصوص برگزاري بازيهاي دوستانه ميان تيم هاي ورزشي باشگاهي يا حتي ملي دو طرف اقدامي انجام داده است؟
از گذشته ايران همواره يکي از مقاصد بازيکنان فوتبال از برزيل بوده است و در برخي مقاطع تعداد زيادي از بازيگران باشگاههاي سرشناس ايراني از وجود بازيکنان برزيلي بهره برده اند. در حوزه واليبال دو کشور ظرفيتهاي خوبي براي همکاري دارند. اخيرا هم «فينال فوتسال تورنمنت بين المللي» در ايالت سان پائولو بين برزيل و ايران برگزار شد که اتفاقا بازي پر هيجاني بود.
در مورد ورزش و بويژه فوتبال با توجه به ساختار کاملا خصوصي باشگاهها، راه توسعه همکاريها از همکاري بين باشگاهها ميگذرد.
شخصا با باشگاههاي طراز اول برزيلي مذاکرات خوبي داشتهام و اين آمادگي در طرف برزيلي وجود دارد. بايد همين آمادگي در باشگاههاي خصوصي ما هم وجود داشته باشد تا بتوان همکاريهاي پايداري را رقم زد. سرمايه گذاري مشترک باشگاهها ميتواند براي دو طرف سودآوري داشته باشد.
توجه به «ديپلماسي سران» يکي از دستورکارهاي سياست خارجي دولت سيزدهم به حساب مي آيد، در اين چارچوب انجام ملاقات ميان مقامات عالي رتبه ايران و برزيل در دستور کار ما قرار دارد؟ چه بازه زماني رو ميتوان براي اين مهم متصور بود؟
اولين ملاقات سران در حاشيه اجلاس بريکس در ژوهانسبورگ اتفاق افتاد و جلسه بسيار مفيدي هم بود. آقاي لولا در آن سفر تنها دو ملاقات دوجانبه داشتند که يک ملاقات با رئيس جمهور محترم جناب آقاي رئيسي بود. وزراي خارجه هم قبلا ديدار داشتهاند و مکالمه تلفني هم بين دو طرف انجام شده بود.
براي ملاقات سران و اينکه نتيجه بخش باشد مقدماتي لازم است که بتواند چارچوب و نقشه راه پس از انجام ديدارهاي رسمي را مدون و به همه بخش ها ابلاغ کند. در سال جاري «کميسيون مشترک اقتصادي پس از هفت سال» بايد تشکيل شود و هر هفته جلسات مختلفي براي آماده سازي دستورکارهاي کميسيون و نيز اسناد اين دور از کميسيون را داريم.
پس از برگزاري کميسيون اقتصادي و همچنين سفر در دستور کار وزراي خارجه برزيل به تهران، خواهيم توانست مقدمات سفر سران را فراهم کنيم تا بتوانيم گام بلندي در بالاترين سطح به نفع روابط دوجانبه برداريم.
منبع: سايت سفارت جمهوري اسلامي ايران در برازيليا
انتهاي پيام