آدرس ایمیل
info@ibjcc.com
به گزارش اتاق مشترک بازرگانی ایران و برزیل- دکتر حسین قریبی رئیس کمیسیون توسعه صادرات غیرنفتی اتاق مشترک در گفتگو با خبرگزاری ایرنا گفت: درگیری سنگین آمریکای ترامپ در جبهههای مختلف، محتمل است که تمرکز روی ایران را مختل کند. از سوی دیگر با توجه به نیاز شدید وی به کسب دستاوردی که بتواند از نظر حیثیتی او را سرپا نگه دارد، وی را لاجرم به تعدیل مواضع گستاخانه فعلی خود در برابر ایران کرده و محتملا به دنبال راهی برای جلب توافق با تهران به صورت متوازن باشد.
دکتر قریبی ادامه داد : پیشبینی گامهای اولیه دونالد ترامپ، رئیس جمهور ایالات متحده پس از ورود به کاخ سفید چندان مشکل نبود. دستورکار راست افراطی همراه با طعم ملیگرایی و رویکرد مقابلهجویانه در همه زمینهها و سطوح مختلف دیده میشود: در سطح ملی، عقب بازگرداندن دستاوردهای لیبرالها و لغو سیاستهای حمایتی از اقشار مختلف مردم آمریکا و البته بیگانهستیزی؛ در منطقهی آمریکای شمالی، ستیزهجویی با دو همسایه شمالی و جنوبی که تا نفی استقلال آنها هم پیش رفته است؛ در سطح جهانی، برخورد با اتحادیه اروپا، چین، خاورمیانه (به استثنای اسرائیل) و قاره آفریقا که روزگاری تعبیر بسیار زنندهای در مورد آن به کار برده بود، هم نیاز به توضیح ندارد. فکر دستاندازی به جزیره گرینلند و ادعای مالکیت کانال پاناما را هم به این فهرست اضافه کنیم.
ایران هم یکی از موضوعات با اولویت پائینتر در دستور کار دولت ترامپ است که به واسطه فشارهای نتانیاهو، بعضا نمود بیشتر از آن چه هست، پیدا میکند. ترامپ و ترامپیسم پدیده روزگار ماست و لاجرم مانند بسیاری از کشورهای دیگر شامل مردم و نخبگان داخل آمریکا، باید آمادگی مدیریت این پدیده بدخیم را داشته باشیم. شکی نیست که تسلیم، گزینه مطلوبی نیست و تقریبا هیچ کشوری تاکنون در عمل چنین واکنشی را مدنظر قرار نداده است.
از سوی دیگر مسلم است که هیچ کشوری حتی قدرتهای بزرگ معارض آمریکا نمیخواهند خود را در برابر شاخهای تند و تیز این بوفالوی تنومند وحشی قرار داده و خود را هزینه جان به در بردن سایر دولتها نمایند. پس با ترامپ چه کنیم؟
تسلیم و تقابل گزینههای مفیدی نیستند و مذاکره هم اگر بوی تسلیم بدهد به تعبیر مقام معظم رهبری نه عاقلانه، نه هوشمندانه و نه شرافتمندانه است و تجربه بدعهدی دولت آمریکا هنوز پیش چشمان ما قرار دارد. در این شرایط به نظر نکات زیر میتواند بخشی از محورهای راهبرد ما باشند:
ایران یکی از موضوعات با اولویت پائینتر در دستور کار دولت ترامپ است که به واسطه فشارهای نتانیاهو، بعضا نمود بیشتر از آن چه هست، پیدا میکند. ترامپ و ترامپیسم پدیده روزگار ماست و لاجرم مانند بسیاری از کشورهای دیگر شامل مردم و نخبگان داخل آمریکا، باید آمادگی مدیریت این پدیده بدخیم را داشته باشیم.۱.دیپلماسی، گفتگو، توافق، عدم توافق یا تصمیم بر قطع هر گونه کانال ارتباطی، همگی ابزارهای تحقق اهداف سیاست خارجی هستند. آنچه اصالت دارد تامین منافع ملی است و نه روشها و ابزارها. بنابراین ضمن توصیه به اینکه مردم و نخبگان، هوشمندانه و منسجم پشت سر سکاندار اصلی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران قرار گیرند، نباید فراموش کرد که تحقق منافع ملی و تامین امنیت کشور اصول خدشهناپذیرند و برای این مهم ابزارها و روشها، متنوع و متغیرند. احدی حق ندارد برای بهرهبرداری سیاسی و تخریب رقبا، جلوتر از رهبری حرکت کند و این اصول را بازیچه خود قرار دهد. افتخار همیشگی ایران، پیشرو بودن در بهرهگیری از دیپلماسی در تاریخ مدرن خود بوده که تفصیل آن در این مطلب نمیگنجد.
۲.در سطح منطقه، طرح موضوع اخراج ساکنان فلسطینی غزه از سرزمینهای خود و در راستای سیاست صهیونیستی آواره کردن مردم بومی فلسطینی، موجی از خشم و سرخوردگی میان ملتهای عرب و مسلمان ایجاد کرده است. ضروری است تا با درایت و دیپلماسی فعال، محور عربی-اسلامی منسجم شده و به صورت یکپارچه با همکاری کشورهایی چون عربستان، مصر، اردن و ترکیه و سایرین، جبهه جدیدی برای مقابله با طرح خطرناک ترامپ و حمایت از مردم غزه ایجاد و تقویت شود. مکالمه اخیر وزیر محترم امورخارجه با همتای عربستانی، آغاز بسیار بجایی بود.
۳.به جز رژیم اسرائیل که بیشترین منتفع سیاستهای افراطی ترامپ بوده و هست، سایر کشورها چه در همسایگی آمریکا و چه در اروپا و مناطق دیگر، همگی قربانی سیاستهای قلدرمآبانه ترامپ هستند. این وضعیت، ظرفیت عظیمی است که میتواند مورد بهرهبرداری ایران قرار گیرد. لازمه چنین سیاست هوشمندانهای، انسجام در سیاستها در داخل برای حفظ جبهه جهانی مقابله با ترامپ با وجود همه اختلافات و شکافها در این جبهه است. تصویر ائتلاف آمریکا و اسرائیل در برابر بقیه جهان، همان چیزی است که باید خیلی زودتر از اینها اتفاق میافتاد و این تنها موهبت ترامپ است.
۴.درگیری سنگین آمریکای ترامپ در جبهههای مختلف، محتمل است که تمرکز روی ایران را مختل کند. از سوی دیگر با توجه به نیاز شدید وی به کسب دستاوردی که بتواند از نظر حیثیتی او را سرپا نگه دارد، وی را لاجرم به تعدیل مواضع گستاخانه فعلی خود در برابر ایران کرده و محتملا به دنبال راهی برای جلب توافق تهران به صورت متوازن باشد. اگر همانگونه که ترامپ تاکید میکند، نگرانی اصلی از ساخت سلاح هستهای است، ایران برای اعتمادسازی در این خصوص فهرستی از ابزارهای قبلا آزمایششده دارد که این نگرانی را مرتفع میکند. البته که این مسئله باید به بهای برداشتن یکباره تحریمهای یکجانبه و ناجوانمردانه علیه ایران باشد. در این صورت میتوان کانال گفتوگو و تعامل برای تامین خواستههای به حق را باز نگهداشت.
۵.دیپلماسی و کنشگری در حوزه سیاست خارجی، مسئله نخبگانی است که نیاز به تمهید فکورانه مقدمات بر اساس اصول عالیه و همراه با هوشمندی دارد. آمیختن این مهم با شعارها و اقدامات احساسی و بعضا با هدف تخریب رقبا و بهرهبرداری در کارزارهای داخلی قطعا ناپسند، خلاف منافع ملی و نظرات راهگشای مقام معظم رهبری است. اگر در این حوزه حرفهای و منطبق با تامین منافع ملی عمل کنیم، مردم هم مانند همیشه همراه خواهند بود و با وجود تحمل فشارهای فزاینده و آزاردهنده، به همراهی خود ادامه خواهند داد. در غیر این صورت ادامه برخورداری حکومت از چنین موهبتی از سوی مردم چندان آسان نخواهد بود. برای حفظ اجماع ملی نباید دوقطبی موافق و مخالف دیپلماسی در کشور شکل بگیرد و به عکس دوقطبی ترامپ و اسرائیل در برابر همه جهان برجسته و دامن زده شود.
منبع: خبرگزاری ایرنا